×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

leili & majnon

به نام حضرت عشق

× امیدوارم لذت ببرید و نظر هم فراموش نشه
×

آدرس وبلاگ من

amin-xoxo.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/amin.neghabat

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

تقدیم به تمام عاشقان





روزي تمام احساسات آدمي گرد هم جمع مي شن و غايم موشک بازي ميکنن ديوانگي چشمميذاره همه مي رن غايم ميشن تنبلي اون نزديکا غايم ميشه حسادت ميره اون ور غايم ميشه عشق مي ره پشت يه گل رز ديوانگي همه رو پيدا مي کنه به جز عشق حسادت عشق رو لو ميده و به ديوانگي ميگه که رفت پشت گل رز عشق نمياد بيرون ديوانگي هرچي صدا مي زنه عشق بيا بيرون ديوانگي هم يه خنجر ور ميداره همينطور رز رو با خنجرش مي زنه تا عشق پيدا بشه يک دفعه عشق ميگه آخ چشمو کور کردی ديوانگي اشک مي ريزه به دست و پاي عشق بهش مي گه من چشم تو رو کور کردم تو هر کاري بگي من انجام ميدم عشق فقط يک چيز از اون می خواد بهش مي گه با من هم درد شو از اون وقت به بعد ديوانگي هم درد عشق کور شد و بس




اگه يكي رو ديدي وقتي داري رد ميشي بر مي گرده ونگات مي كنه بدون براش مهمي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري ميرفتي بر مي گردو با عجله مياد به سمتت بدون براش عزيزي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي خندي بر مي گردو نگات مي كنه بدون واسش قشنگي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري گريه مي كني مياد با هات اشك مي ريزه بدون دوستت داره



دروغ و خيانت رو هك كن__ از انسانيت كپي بگير و سند توآ ل كن__ با صداقت و وفا و معرفت چت كن__ از زيباترين خاطره زندگي وب بگير__تو پروفايل قلبت يه قلبه تير خورده بذار و بگو عاشق عشق هستي__و عاشق عشق باشين_در مسنجر قلبت عشق رو اد كن __وبه احساسات زيبايي پي ام بده__غم رو ديلت كن__و واژه بدي رو رينيم كن__براي غرورت آف بزار و بگو بشينه آخه (دنيا دو روزه)

عشق نمي پرسه اهل کجايي ، فقط ميگه تو قلب من زندگي مي کني . عشق نمي پرسه چرا دور هستي فقط ميگه هميشه با من هستي . عشق نمي پرسه که دوستم داري فقط ميگه : دوستت دارم



درشهرعشق قدم ميزدم گذرم افتادبه قبرستان عاشقان خيلي تعجب کردم تاچشم کارمي کردقبربودپيش خودم گفتم يعني اين قدرقلب شکسته وجودداره؟يکدفعه متوجه قلبي شدم که تازه خاک شده بودجلورفتم برگهاي روي قبرراکنارزدم که براش دعاکنم واي چي ميديدم باورم نميشه اون قلبه همون کسيه که چندساله پيش دله منو شکسته بود



 سرکلاس دو خط سياه موازي روي تخته کشيد!! خط اولي به دومي گفت ما مي توانيم زندگي خوبي داشته باشيم ..!! دومي قلبش تپيد و لرزان گفت : بهترين زندگي!!! در همان زمان معلم بلند فرياد زد : " دو خط موازي هيچگاه به هم نمي رسند" و بچه ها هم تکرار کردند: ....دو خط موازي هيچگاه به هم نمي رسند مگر آنکه يکي از آن دو براي رسيدن به ديگري خود را بشکند !!



روي تخته سنگي نوشته شده بود: اگر جواني عاشق شد چه کند؟ من هم زير آن نوشتم: بايد صبر کند. براي بار دوم که از آنجا گذر کردم زير نوشته ي من کسي نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟ من هم با بي حوصلگي نوشتم: بميرد بهتر است. براي بار سوم که از آنجا عبور مي کردم. انتظار داشتم زير نوشته من نوشته اي باشد. اما زير تخته سنگ جواني را مرده يافتم..



بچه بودم فقط بلد بودم تا 10 بشمرم نهايت هر چيزي همين 10 تا بود از بابا بستني که مي خوا ستم10 مي خواستم مامانو 10 تا دوست داشتم خلا صه ته دنيا همين 10 تا بود و اين 10 تا خيلي قشنگ بود حالا نمي دونم که دنيا چقدره نهايت دوست داشتن چندتاست ده تا بستني هم کفافمو نمي ده خيلي هم طمعه کار شده ام اما مي خوام بگم دوستت دارم مي دوني چقدر؟ به اندازه همون ده تاي بچگي



اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم اگر معمار بودم قصری از عشق می ساختم اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم اگر بیمار بودم تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام می دادم اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی کردم اگر خلبان بودم در اسمان عشق پرواز می کردم اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید اگر خواننده بودم فقط از عشق می خواندم اگر ناخدا بودم همیشه در ساحل عشق لنگر می انداختم اگر نجار بودم عشق را قاب می گرفت




دختره از پسره پرسيد من خوشگلم؟گفت نه .گفت دوستم داري؟گفت نوچ؟گفت اگه بميرم برام گريه ميکني؟ گفت اصلا؟دختره چشماش پر از اشک شد. هيچي نگفت:پسره بغلش کرد گفت:تو خوشگل نيستي زيبا ترين هستي.تورودوست ندارم چون عاشقتم. اگه تو بميري برات گريه نميکنم چون من هم می میرم




گه فکر میکنی که رفتنت باعث شکستنم میشه ؛ اگه فکرمیکنی که بعد ازرفتنت اشک میریزم ؛ اگه فکرمیکنی که بانبودنت لحظه هام خالی میشن؛ اگه فکرمیکنی که هرلحظه دلم برات تنگ میشه؛ اگه فکرمیگنی که بی تومیمیرم؛ درست فکرمیکنی تو که میدونی نبودنت رو تاب نمیارم پس بــــــــــــــــــــــــــــــــــمــون



می بخشمت بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی...بخاطر تمام خنده هایی که به صورتم نشاندی نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی...بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی...نمی بخشمت بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی...بخاطر نمکی که بر زخمم گذاشتی...و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی



 وقتي کوچيک بوديم دلمون بزرگ بود ولي حالا که بزرگ شديم بيشتر دلتنگيم ............کاش کوچيک مي مونديم تا حرفامون رو از نگاهمون بفهمن نه حالا که بزرگ شديم و فرياد هم که مي زنيم باز کسي حرفمون رو نميفهمه




خيلي سخته که بغض داشته باشي ، اما نخواي کسي بفهمه ... خيلي سخته که عزيزترين کست ازت بخواد فراموشش کني ... خيلي سخته که سالگرد آشنايي با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگيري ... خيلي سخته که روز تولدت ، همه بهت تبريک بگن ، جز اوني که فکر مي کني به خاطرش زنده اي ... خيلي سخته که غرورت رو به خاطر يه نفر بشکني ، بعد بفهمي دوست نداره ... خيلي سخته که همه چيزت رو به خاطر يه نفر از دست بدي ، اما اون بگه : ديگه نمي خوامت



سنگ قبر من بنويسـيد خسته بود اهــل زمين نبود نـمازش شــكســته بود بر سنگ قبر من بنويسيد شيشه بود تـنها از اين نظر كه سـراپا شـكســته بود بر سنگ قبر من بنويســـــــيد پاك بود چشمان او كه دائما از اشك شسـته بود بر سنگ قبر من بنويســيد اين درخت عمري براي هر تبر و تيشه، دســــته بود بر سنگ قبر من بنويســــــيد كل عمر پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود



گفتي عاشقمي، گفتم دوستت دارم. گفتي اگه يه روز نبينمت ميميرم، گفتم من فقط ناراحت ميشم. گفتي من بجز تو به كسي فكر نمي كنم، گفتم اتفاقا من به خيلي ها فكر مي كنم. گفتي اگه بري با يكي ديگه من خودمو مي كشم، گفتم اما اگه تو بري با يكي ديگه، من فقط دلم ميخواد طرف رو خفه كنم. گفتي ... ، گفتم... . حالا فكر كردي فرق ما اين هاست؟ نه! فرق ما اينه كه: تو دروغ گفتي، من راستش

بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم اگه بیه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم




هيچكس لياقت اشكهاي تو را ندارد و كسي كه چنين ارزشي دارد باعث اشك ريختن تو نمي شود اگر كسي تو را آنطوركه ميخواهي دوست ندارد به اين معني نيست كه تو را با تمام وجودش دوست ندارد دوست واقعي كسي است كه دستهاي تورابگيردولي قلب تورالمس كند بدترين شكل دلتنگي براي كسي آن است كه در كنار او باشي و بداني كه هرگزبه اونخواهي رسيد



در ساحلی نشسته بودم ناگهان صدایی به من گفت بنویس گفتم قلم ندارم گفت استخوانت را قلم کن گفتم جوهر ندارم گفت خونت را جوهر کن گفتم کاغذ ندارم گفت پوستت را کاغذ کن گفتم چه بنویسم گفت بنویس {عشق من دوستت دارم}




داستان کوتاه اما زیبا

دختر با نا امیدی و عصبانیت به پسر که روبرویش ایستاده بود نگاه می کرد کاملا از او نا امید شده بود از کسی که انقدر دوستش داشت و فکر می کرد که او هم دوستش دارد ولی دقیقا موقعی که دختر به او نیاز داشت دختر را تنها گذاشت بعد از پیوند کلیه در تمام مدتی که در شفاخانه بستری بود همه به عیادتش امده بودن غیر از پسر. چشم هایش همیشه به دری بود که همه از آن وارد می شدند غیر از کسی که او منتظرش بود حتی بعد از مرخص شدن ازشفاخانه به خودش گفته بود که شاید پسر  دلیل قانع کننده ای داشته باشد ولی در برابر تمام پرسشهایش یا سکوت بود یا جوابهای بی معني که خود پسر هم به احمقانه بودنش انها اعتراف داشت تحمل دختر تمام شده بود به پسر گفت که دیگر نمی خواهد او را ببیند به او گفت که از زندگی اش خارج شود به نظر دختر پسر خاله اش که هر روز به عیادتش امده بود با دسته گلهای زیبا بیشتر از پسر لایق دوست داشتن بود دختر در حالت عصبانی به پهلوی پسر ضربه ای زد زانوهای پسر لحظه ای سست شد و رنگش پرید چشمهایش مثل یخ بود ولی دختر متوجه نشد چون دیگر رفته بود و پسر را برای همیشه ترک کرده بود �









دویست و پنجاه سال پیش از میلاد؛ در چین باستان؛ شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند، تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر، ماجرا را شنید غمگین شد چون دختر او هم مخفیانه عاشق شاهزاده بود.

دختر گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسی نداری، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا. دختر جواب داد: می دانم که شاهزاده هرگز مرا انتخاب نمی کند، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.

روز موعود فرا رسید و همه آمدند. شاهزاده رو به دختران گفت: به هر یک از شما دانه ای می دهم، کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد، ملکه آینده چین می شود. همه دختران دانه ها را گرفتند و بردند. دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت. سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود، گلی نرویید  . . .




وزی زنی نزد شیوانا استاد معرفت آمد و به او گفت که همسرش نسبت به او و فرزندانش بی تفاوت شده است و او می ترسد که نکند مرد زندگی اش دلش را به کس دیگری سپرده باشد.

شیوانا از زن پرسید:� آیا مرد نگران سلامتی او و بچه هایش هست و برایشان غذا و مسکن و امکانات رفاهی را فراهم می کند؟! � زن پاسخ داد: �آری در رفع نیازهای ما سنگ تمام می گذارد و از هیچ چیز کوتاهی نمی کند!� شیوانا تبسمی کرد و گفت:�پس نگران نباش و با خیال راحت به زندگی خود ادامه بده!�

دو ماه بعد دوباره همان زن نزد شیوانا آمد و گفت:� به مرد زندگی اش مشکوک شده است. او بعضی شبها به منزل نمی آید و با ارباب جدیدش که زنی پولدار و بیوه است صمیمی شده است. زن به شیوانا گفت که می ترسد مردش را از دست بدهد. شیوانا از زن خواست تا بی خبر به همراه بچه ها به منزل پدر برود و واکنش همسرش را نزد او گزارش دهد. روز بعد زن نزد شیوانا آمد و گفت شوهرش روز قبل وقتی خسته از سر کار آمده و کسی را در منزل ندیده هراسان و مضطرب همه جا را زیر پا گذاشته تا زن و بچه اش را پیدا کند و دیشب کلی همه را دعوا کرده که چرا بی خبر منزل را ترک کرده اند �



یه روز عشق و دیوونگی و محبت و فضولی داشتن با هم قایم باشک بازی می کردن

نوبت به دیوونگی که رسید همه را پیدا کرد اما هر چه گشت از عشق خبری نبود

فضولی متوجه شد که عشق پشت یه بوته گل سرخ قایم شده دیوونگی رو خبر کرد و

دیوونگی یه خار بزرگ برداشت و در بوته ی گل سرخ فرو کرد صدای فریاد عشق بلند

شد وقتی به سراغش رفتند دیدند چشماش کور شده و دیوونگی که خودشو مقصر

می دونست تصمیم گرفت که همیشه عشقو همراهی کنه و از اون به بعد دیوونگی شد عصای عاشق   



دختر با خود فکر می کرد که چه دنیای عجیبی است در این دنیا که ادمهایی مثل ان غریبه پیدا می شوند که کلیه اش را مجانی اهدا می ک
ند بدون اینکه حتی یک تومان پول بگیرد و حتی قبول نکرده بود که دختر برای تشکر به پیشش در همین حال پسر از شدت ضعف روی زمین نشسته بود و خونهایی را که از پهلویش می امد پاک می کرد و پسر همچنان سر قولی که به خودش داده بود پا بر جا بود او نمی خواست دختر تمام عمر خود را مدیون او بماند ولی ای کاش دختر از نگاه پسر می فهمید که او عاشق واقعی است.

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. 20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه تعجب کردند. مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم"


اگر دليلت براي پرسيدن اين سئوال � فقط اين بود كه پولي براي خريدن يك اسباب بازي مزخرف از من بگيري كاملآ در اشتباهي� سريع به اطاقت برگرد و برو فكر كن كه چرا اينقدر خودخواه هستي. من هر روز سخت كارمي كنم و براي چنين رفتارهاي كودكانه وقت ندارم.
پسر كوچك� آرام به اتاقش رفت و در را بست.
مرد نشست و باز هم عصباني تر شد: چطور به خودش اجازه مي دهد فقط براي
گرفتن پول ازمن چنين سئوالاتي كند؟
بعد از حدود يك ساعت مرد آرام تر شد و فكر كرد كه شايد با پسر كوچكش خيلي تند وخشن رفتار كرده است. شايد واقعآ چيزي بوده كه او براي خريدنش به 10 دلار نيازداشته است.
به خصوص اينكه خيلي كم پيش مي آمد پسرك از پدرش درخواست پول كند.
مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز كرد.
- خوابي پسرم ؟
- نه پدر ، بيدارم.
- من فكر كردم شايد با تو خشن رفتار كرده ام. امروز كارم سخت و طولاني بود و همه ناراحتي هايم را سر تو خالي كردم. بيا اين 10 دلاري كه خواسته بودي.
پسر كوچولو نشست� خنديد و فرياد زد : متشكرم بابا ! بعد دستش را زير بالشش بردو از آن زير چند اسكناس مچاله شده در آورد.
مرد وقتي ديد پسر كوچولو خودش هم پول داشته � دوباره عصباني شد و با ناراحتي گفت : با اين كه خودت پول داشتي � چرا دوباره درخواست پول كردي؟
پسر كوچولو پاسخ داد: براي اينكه پولم كافي نبود� ولي من حالا 20 دلار دارم. آيا
مي توانم يك ساعت از كار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بياييد؟من شام خوردن با شما را خيلي دوست دارم ...

بعد این داستان ها چندتا جک هم بخونید حال میدهThumbs DownThumbs DownThumbs Down

ترکه رو تو دستشویی زنانه میگیرن  بهش میگن بی ناموس تو اینجا چی کار میکنی؟ ترکه میگه : والا خودتون اینجا نوشتین زنا نه ! اونورم نوشتین مردا نه! من چی کار کنم؟!!!
 
 
بچه ترکه از پدرش می‌پرسه: بابا، ماه نزدیك‌تره یا اصفهان؟ ترکه میزنه پس گردنش و میگه: آخه احمق ، معلومه دیگه، مگه تو از اینجا میتونی اصفهان رو ببینی
 
 
دو تا ترکه توی خیابان داشتند سگهاشون رو راه می بردند.
اولی: سگ من پا کوتاهه، سگ تو چیه؟
دومی: نژاد سگ من گرگیه؟ میخواهی دعواشون بندازیم؟
خلاصه سگها رو دعوا میندازن، پا کوتاه در یک چشم بهمزدن سگ دیگه رو میخوره و قلاده اشو تف میکنه بیرون.
صاحب سگ گرگیه همینطوری هاج و واج میمونه، میگه: مگه نژاد سگ تو چیه!!!؟
یارو میگه: والله من نژاد مژاد شو نمی دونم چیه ولی تو بعضی از کشورها بهش میگن کروکودیل
 
 
به یک ترکه میگن: بابات به رحمت ایزدی پیوست!
میگه: رحمت ایزدی دیگه کیه؟!
میگن: منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت
میگه: کجا باغ داشت؟
میگن: یعنی اینکه دار فانی را وداع گفت
میگه: کی رو دار زدن؟
میگن: یعنی، بابات رخت از این دنیا بربست
میگه: من که اصلا نفهمیدم!
آخر سر عصبانی میشن، میگن: ابله...بابای خرت! مرد.
میگه: خر ما که بابا نداشت
 
 
یه ترک یه تهرانی یه اصفهانی با هم میرن یه خربزه میخرن.
میگن هر کی که امشب شیرین ترین خواب رو دید اون خربزه رو بخوره.
صبح که بیدار میشن تهرانیه میگه من دیشب خواب دیدم تو مسابقه دو شرکت کردم و نفر اول شدم.
اصفهانیه میگه من خواب دیدم با تمام فامیل رفتیم یک جائیکه همه جور خوراکی ها بود و مفت مفت بود و ما همینجور می تونستیم بخوریم.
میبینن ترکه هیچی نمیگه، میگن تو چی خواب دیدی،
میگه: والله من هر کاری کردم خوابم نمی برد، ساعت 3 بلند شدم خربزه رو خردم.
 
 
یک ترکه داشته خودشو به سپر ماشین میمالیده، میگن: چکار داری میکنی؟
میگه: دارم اوقاتم رو سپری میکنم
به یه اصفهونی میگن با کالسکه یه جمله بساز.اصفهونیه میگه:این میوه ها کالس که
از ترکه میپرسن می دونی فامیلی خدا چیه.میگه: وکیلی (خدا وکیلی)
یه زنه قمبل پوشیده بوده میره آمپول بزه. بنده خدا آمپول زنه هرچی دامنهاش رو کنار میزنه باز زیرش یه دامن میبینه.آخر سر خسته میشه میگه ببخشید ننه کون شما صفحه چنده؟
یه بار میخواستن لره رو شکنجه بدن،شلوار استرچ پاش میکنن
یه روز به یه قزوینیه میگن با نمونه جمله بساز میگه:مهمترین عضو بدن کونمونه
بچه عربه رو وزن میکنن ۱۱ کیلو بوده.ختنش میکنن میشه ۳ کیلو

جک سری 18

به ترکه میگن با آهن یه جمله بساز. میگه : آه ان دارم
رشتیا به روز پدر میگن یوم الشک
یه ترکه رو چنگ میزنن میشه خرچنگ
یه ترکه میره وسط ۲ تا خر.میگه افسانه سه برادر
یه روز یه مگسه روی گه یه آبادانی نشسته بود.وقتی بلند شد:گفت موو عقابم
قزوینیه وصیت میکنه وقتی مرد پایین سرسره دفنش کنن

جک سری 17

معادل کلمات:  آفتابه=خیارشور ؛   ریدن = من زور ؛  ریش = در هر صورت ؛  آلمان=نازی آباد ؛ لحاف=گوز خفه کن ؛ حمام= پاکستان ؛ چنگال=یکی بود یکی نبود ؛ چراغ خواب=شاهدماجرا ؛ کشمش=انگور بازنشسته ؛
به ترکه میگن از ته دل گریه کن؛ ترکه میشاشه
زن اول:داماد من دکون داره. زن دوم :داماد من یه کون داره
اگه گفتی چرا مهماندارهای هواپیمارو دخترهای خوشگل و جیگر انتخاب میکنن؟؟؟برا اینکه هواپیما زودتر بلند شه
به ترکه میگن حال ساده رو تعریف کن؛ میگه لب
 


جک سری 16

یه لنگه جورابه مست میکنه ؛ میگه:عمرا اگه لنگمو پیدا کنی....
یه روز مغزه میفته دنبال ترکه میگه:بگو منو کم داری؛بگو....
یه جوجه تیغی با مار  ازدواج میکنه بچشون میشه سیم خاردار
از ترکه میپرسن با یاماها جمله بساز.میگه لرها خرترن یاماها
به ترکه میگن یه پرنده پستاندار نام ببر؛میگه مهمانداره هواپیما
به ترکه میگن با شمشیر جمله بساز؛میگه :فدات شم ،شیر رو خوردی
از ترکه میپرسن با ایده جمله بساز .میگه این جمله سازی مارو گاییده

جک سری 15

از ترکه میپرسن چرا ته چاه نشستی.میگه میخام عمیق تر فکر کنم
خره وسط جنگل داد میزنه: من شیر میخورررررم.. پلنگ میخورررم..... گرگ میخورم..... شیره از پشت درخت میاد بیرون، خره میگه بعضی وقتها گه زیادی هم میخورم
آمار ازدواج در چه موجودی بیشتر است؟ در حلزون چون هم خونه داره هم ماشین
لره آشغال میره تو چشمش , سر ساعت 9 میشینه دم در
لره توي جبهه بيسيم چي بوده زنگ ميزنه ميگه : آقا 5 تا عراقي دستگير كردم بيايد ببريد ميگن خودت بيار .... ميگه نه شما بياين اينا نميذارن من بيام
به رشتیه میگن چرا از سربازی معاف شدی.میگه آخه من تک پدر هستم



جک سری 14

یکی تو استادیوم بوده داشته فوتبال نگاه می کرده هی می گفته عجیبه واقعا عجیبه.می گن چی عجیبه؟ می گه: 100 هزار تماشاچی 22 تا بازیکن 3 تا داور .می گن خوب چیش عجیبه؟ می گه گنجشکه همه رو ول کرده ریده رو سر من!!!
یه روز از یک چوپان می پرسن:این همه چوپانی کردی رو اخلاقت تاثیر نگذاشته؟می گه:نع...نع..نع!!!
يه مورچه عاشق دختر همسايه ميشه، بعد از يك هفته مي‌فهمه كه چايي خشك بوده
لرها به دمپایی میگن: منبر=من بر
از یه ترکه میپرسن شما همه اینقدر ساده اید؟ترکه میگه :نه، راهراهامون هم تو افریقان
يه طوطي با يه قورباغه ازدواج ميكنن بچشون ميشه قوطي
یک روز به یک لاک پشت می گن
چرا نماز نمی خونی میگه اخه لاک دارم

جک سری 13

یک مورچه و یک زرافه باهم ازدواج می کنند شب عروسی مورچه گم می شه بعد از یک هفته پیداش می شه بعد زرافه بهش می گه این همه مدت کجا بودی مورچه می گه :تو راه بودم که بیام بوست کنم
به خروسه میگن مرغ چند حرف داره؟ میگه : قربونش برم حرف نداره
به يكي عكس دايناسور نشون ميدن . ميگن شما تو ولايتتون به اين چي ميگين ...گفت ما غلط ميكنيم به اين چيزي بگيم.
 روزي عقابي خسته داشت پرواز ميكرد كه ناگهان گنجشك آباداني ميره طرفش ميگه كاكا وسعت پر و حال ميكني عقابه ميگه بروحوصلت و ندارم گنجشكه بازم پيله ميكنه ميگه كاكا وسعت باله رو حال ميكني عقابه بازم ميگه بروحوصلت و ندارم وگرنه ميام يه كاري ميكنم پرات بريزه گنجشكه ميگه مردي بيا عقابه ميره طرف گنجشكه میزنه پراشو ميروزنه گنجشكه در حال افتادان ميگه ميگه كاكاهيكل و حال ميكني
به پشه ميگن چرا زمستونا پيداتون نيست؟!؟؟؟! ميگه:نه اينکه تابستونا خيلي برخوردتون خوبه

جک سری 12

ترکه میره پمپ بنزین. یارو میگه آقا سوپر بزنم یا معمولی ترکه میگه :
معمولی بزن خانواده تو ماشینه
به ترکه میگن یه موجود نام ببر! میگه: یخ! میگن یخ که موجود نیست! میگه: پس چراهمه جا نوشتن یخ موجود است
بسيجيه به ترکه مي گه چرا آستين کوتاه پوشيدي؟ ترکه مي گه تو به روح اعنقاد داري؟ بسيجيه مي گه آره ترکه مي گه :خوب ريدم تو اون روح پدرت هوا گرمه
   ترکه رفت انگلیس. صبح پاشد با زنش رفت بیرون توی خیابون. یه مرده از کنارشون رد شد و گفت: �گود مورنینگ سر�. اون جواب داد: �سر مورنینگ گود�! زنش پرسید اوا آقا جعفر چی شد؟ گفت هیچی! این یارو انگلیسیه گفت: �سلام علیکم� و منم بهش گفتم: �علیکم سلام�
ا ز ترکه مي پرسن نظرت درباره بند گردنيه موبايل چيه ؟ ميگه خيلي خوبه . فقط موقع شارژ چند ساعتي آدمو علاف ميکنه
 
فحش ترکها: 1_از جلو چشمام خفه شو 2_فکر کردی فقط خودت خری 3_کسی با تو زر نزد 4_صداتو واسه من داد نزن
 
 

 

جک سری 11

یه روز یه ترکه میره بالای درخت چنار.بهش میگن داری چه کار می کنی.میگه دارم توت می خورم.میگن اینکه درخت چناره میگه توت تو جیبمه
ترکه میره بقالی، میگه: آقا نوشابه خانواده دارین؟ یارو میگه: بله. میگه: به مجرد هم میدین؟
ترکه یه روز سرد زمستون می بینه که یه اسب از
دهنش داره بخار در می یادمی ره جلوتر و می گه
جل الخالق ! پس اون اسب بخاری که می گن اینه؟؟!!
یه روز یه ترکه ادعای پیامبری میکنه بهش میگن خوب اسم کتابت چیه میگه کتاب ندارم جزوه میدم بنویسید.
ترکه می ره مسابقه قران ، نوبت اون که می شه
براش سوره بنی اسرائیل می افته
اونم از مسابقه انصراف می ده!!!
به ترکه میگن به نظرتو ترک ترین خواننده کیه؟ میگه: حبیب می پرسن چرا؟ میگه اخه گیتار میزنه بعد میگه صدای دهل می یاد.....

جک سری 10

ترکه رشتش دامپروري بوده، روش نميشده بگه. يکي ازش ميپرسه رشتت چيه؟ ميگه: مهندسي دامپيوتر، گرايش پشم‌افزار...!
تركه يه پليس رو ميكشه زنگ ميزنه 110 ميگه:ميبينم كه 109 نفر شدين
به ترکه میگن یه جمله ی فلسفی بگو میگه: احمق ترین افراد كسانی هستند كه به همه چیز اطمینان كامل داشته باشند. میگن: مطمئنی؟ میگه: صد در صد
ترکه به دیواره اتاقش عکس یه گور خر زده بوده یه روز دوستش بهش میگه این عکس کیه زدی به دیواره اتاقت میگه عکس داداشمه موقعی که تو یوونتوس بازی میکرد
ترکه يه ماشين مي خره که فرمونش سمت راست بوده بهش ميگن ماشينت چطوره ؟ ميگه خوبه فقط نمي دونم چرا هر وقت تف ميندازم مي افته روي زنم؟؟؟؟
به تركه مي گن بچه كجائي ؟ ميگه : بچه تهرون . . . مي گن : كجاي تهرون . . . مي گه : كيلومتر 700 ، جاده تهران - اردبيل
برق سه فاز ترکه رو میگیره ، ترکه میگه: جرات دارین تک فاز تک فاز بیاین جلو نشونتون بدم
 

جک سری 9

ترکه راديو گوش مي داد راديو مي گه خيابون انقلاب به امام حسين بسته است. ترکه مي گه خوب بابا چرا قسم مي خوري حالا؟
تركه يه مگس ميگيره, بش ميگه بپر.. مگسه ميپره. مگس رو ميگره يه بالشو ميكنه, بش ميگه بپر.. مگس به زور ميپره . باز مگس رو ميگيره اون يكي بالشم ميكنه, بش ميگه حالا بپر... مگسه نيمپره. بعد تركه ميگه : حالا چه نتیچه ای می گیریم بهش می گن خوب چه نتیجه ای میگه نتيجه ميگيريم كه وقتي بالهاي مگس رو بكنيم ، مگس كر ميشه
ترکه میره کتابخونه کتابشو پس میده . کتابدار میگه کتاب خوب بود؟ترکه میگه شخصیت زیاد داشت اما داستان نداشت کتابدار میگه پس تو بودی دفتر تلفن ما رو بردی
از ترکه ميپرسن: پيغمبر کی به رسالت رسيد؟ ميگه: ايلده بيلميرم، من همیشه سيد خندان پياده میشم
غضنفر مسجد مي سازه، هر كاري مي‌كنه مي‌بينه كسي نمياد اونجا نماز بخونه! يه تابلو ميزنه رو سردر مسجد و مي‌نويسه: نماز صبح، يك ركعت، بدون وضو!
يه صندلي بوده که هرکس روش ميشسته و دروغ ميگفته بادکنک بالاي سرش ميترکيده اصفهانيه ميشينه ميگه مافکر ميکنيم آدماي ولخرجي هستيم بادکنک ميترکه رشتيه ميشينه ميگه ما فکر ميکنيم که آدماي با غيرتي هستيم بادکنک ميترکه ترکه ميشينه ميگه ما فکر ميکنيم... بادکنک ميترکه

جک سری 8

غضنفر میره جنگ بعد یه مدت بر میگرده میگن چرا برگشتی پس ؟ میگه بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازی میکردن
ترکه ميره نماز جمعه هي شعار برعليه امريکا ميدن جو ميگيرتش ميره ميکروفن رو ميگيره ميگه : خواهرا بيزحمت هفته ديگه نياين ميخوايم فحش ناموس بديم
ترکه داشته با يه خره تخته نرد بازي ميکرده بهش ميگن چرا داري با خر بازي ميکني ترکه ميگه : هیچم خر نيست , دو هيچ جلو ههِ . . .!
به ترکه ميگن شما آشغالاتون رو تو چي ميريزيد ميگه لاي نون ميگن لاي نون؟ ميگه نميدونم لاي نون يا ناي لون
تركا زنگ مي زنن قم مي گن: يه امام جمعه برامون بفرستيد. قمي ها مي گن: امام جمعه قبلي چي شد؟ تركا مي گن: اونو كشتيم امام زاده درست كرديم
تركه ميره مسجد وقتي مياد ميبينه كفشش نيست به خودش ميگه
1- من نيومدم 2- اومدم و رفتم 3- بدون كفش اومدم 4- هيچكدام

جک سری 7

تركه ميره جوراب فروشي ميگه اقا جوراب ميخوام فروشنده ميگه:مردونه ؟تركه دست ميده ميگه: مردونه
تركه ميره كله پاچه فروشي، يارو بهش ميگه: قربون چشم بگذارم؟ تركه ميگه: نه آقا! حداقل صبر كن من برم قايم شم!
ترکه با يه دختره دوست ميشه. دختره ميگه من ايدزيم! ترکه ميگه عيب نداره منم اردبیلی ام
ازترکه مي‌پرسن: پارسال روز زن چه كادويي به زنت دادي؟ ميگه: بردمش كيش. ميگن: اي ول بابا، دمت گرم، خوب حالا امسال چيكار مي‌كني؟ ميگه: ميرم ميارمش
ترکه را بزور وادار به نماز خوندن می کنن. بعد می بینن نشسته داره همین جوری دعا می کنه. میرن گوش میدن می بینن میگه: خدایا اینا من و بزور وادار کردن به نماز خوندن، تو خودت قبول نکن
سه نفر ميرن دزدي- صابخونه بيدار ميشه و دزدا هر کدوم ميرن تو يه گوني قايم ميشن!صابخونه مياد و به گوني اول لگد ميزنه..یارو صداي نون خشک در مياره! به دومي لگد ميزنه .. صداي گردو در مياره! به گوني سوم که ترکه توش بوده لگد ميزنه ... هيچ صدايي در نمياد..دوياره محکمتر لگد ميزنه... باز صدا نميده!؟ دفعه سوم که لگد ميزنه ترکه با عصبانيت مياد بيرون ميگه بابا ..آرده ، آرد ..آرد صدا نداره ميفهمي؟

جک سری6

به غضنفر گفتند: بابات به رحمت ایزدی پیوست! گفت: رحمت ایزدی دیگه کیه؟!...... گفتند نه. منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت...... گفت: منظورتون را نمی فهمم!!!..... گفتند: یعنی اینکه دار فانی را وداع گفت...... گفت: بازم نفهمیدم!....... گفتند: ای بابا...بابات رخت از این دنیا بربست....... بازم نفهمید!...... آخر سر عصبانی شدند و گفتند : ابله...بابای خرت! مرد....... گفت: خر ما که بابا نداشت.
به تركه ميگن اگر حالت تهوع بهت دست بده چيكار ميكني ؟ ميگه : من بهش دست نميدم
یه جوک میذارن زیر میکروسکوپ میبینن ترکه داره دست تکون می ده
به یه ترکه میگن تا حالا چین رفتی؟ میگه آره ! میگن خوب یه خیابون معروفش رو نام ببر ببینیم ! یه کم فکر میکنه میگه خیابون شهید بروسلی
بيشترين خسارت در چهارشنبه سوري رو تركها داشتند مي دوني چرا؟؟؟؟؟؟چون كنار ديوار آتيش درست کرده بودن و از روش مي پريدند

جک سری 5

ترکه ميميره . شب اول قبر 62 تا فرشته ميان به سراغش !
دو نفر سوال ميکنن 60 نفر حاليش ميکنن
ترکه تو جزيره آدمخوارها گير مي افته. ميگه خدايا! حالا چه طور ثابت كنم آدم نيستم؟
ترکه ميره خواستگاری. ازش می پرسن چه كاره ای؟ روش نميشه بگه قصاب، ميگه لوازم يدكي گوسفند دارم!
از ترکه می پرسن سخت ترین کار چیه؟ میگه نمک تو نمکدون ریختن،میگن واسه چی میگه آخه سوراخ هاش خیلی ریزه!
يه آمريكاييه مي خواد حال اردبيليه رو بگيره ميبرتش امريكا بهش ميگه زمين رو بكن اونم مي كنه. بعد از ده متر كندن ميرسن به يه سيم. امريكاييه ميگه اين يعني ما صد سال پيش تلفن داشتيم. تركه ميگه حالا تو بيا بريم اردبيل. اونجا بهش يه بيل ميده ميگه بكن صد متر مي كنن به هيچي نميرسن تركه ميگه اين يعني ما صد سال پيش موبايل داشتيم

جک سری 4

به ترکه میگن: چرا همش داری دور میدوون با ماشینت میچرخی؟می گه: راهنمام گیر کرده!!
به ترکه مي گن تا حالا گول خوردي؟ ميگه آدم که گول نمي خوره! گول آدمو مي خوره!
ترکه رفته بوده چتربازی. موقع پرش از هواپیما، فرمانده بهش می گه: وقتی پریدی بیرون دکمه سبز می زنی چترت باز میه، یک درصد اگر باز نشد، دگمه قرمز رو می زنی که حتما چترت باز می شه. بعد وقتی رسیدی پایین یک چیپ هم پایین منتظرته که می بردت پادگان. حالا بپر.
ترکه می پره، دگمه سبز رو میزنه چتر باز نمی شه، دگمه قرمز رو میزنه چتر باز نمی شه، می گه اگه شانس ماست، حالا اگر برسیم پایین جیپه هم رفته
از یه ترکه می پرسن که برای بستن یه لامپ به چند نفر ترک احتیاجه می گه 3 نفر می گن چرا 3 نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا نردبون ، لامپ رو میگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو میچرخوونن
یه نفر باباش می میره خیلی براش بی تابی می کرده .ترکه می ره دلداریش بده .می گه ناپلئون رو می شناسی؟ بعد از این همه جنگ و فتوحات مرد.انیشتن رو می شناسی؟ بعد از این همه کشف و اختراع مرد .بابای تو که هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی می کنی

جک سری 3

تركه ميره ماشينشو بيمه كنه، طرف بهش ميگه ايشااله هيچوقت از بيمه‌تون استفاده نكنيد، تركه هم ميگه ايشااله تو هم از اين پول خير نبيني
به تركه ميگن از چه گلي خوشت مياد...ميگه اقاقيا...ميگن هميني روكه گفتي بنويس....ميگه غلط كردم رز
يه روز يه تركه داشته دنده عقب با ماشين از كوه ميرفته بالا بهش ميگن چرا دنده عقب ميري ميگه آخه مي ترسم بالا جا نباشه نتونم دور بزنم بعدا وقتي مي خواسته پايين بياد باز مي بينن داره دنده عقب مي ياد ميگن الان چرا دنده عقب مي ياي ميگه اخه بالاي كوه جا بود تونستم دور بزنم
يه روز يه تركه عصباني ميشه به شكمش ميگه :چقدر من كار كنم تو بخوري .شكمش جواب ميده ميخواي من كار كنم تو بخوري
غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی
راننده میگه من که چیزی نگفتم ، غضنفر می گه بعدا که می گی


جک سری 2

از ترکه مي پرسن اسم سعدي چيه ميگه: ... ميدون
به یه ترکه میگن صبحونه چی می خوری میگه : تـیـلـیـد ، میگن ظهر ناهار چی میخوری میگه : تـیـلـیـد میگن شام چی می خوری میگه : تـیـلـیـد ، میگن اصلا ولش کن اوقات فراغتت رو چیکار می کنی میگه میشینم نون خورد می کنم واسه تـیـلـیـد
به ترکه ميگن تو پيامبرا به کدومشون ارادات بيشتري داري؟ ميگه حضرت سوج ميگن : حضرت سوج نداريم که ؟ ميگه : خودم ديدم پشت يه ماشين نوشته بود يا سوج
از ترکه می پرسن خواهرت دختر زائیده یا پسر؟ میگه به من اطلاع ندادن, هنوز نمیدونم دایی شدم یا خاله
پلیس راهنماییی جلو تركه رو میگیره میگه: كارت ماشین گواهینامه معاینه فنی بیمه ... تركه میگه : چیكار كنم ؟ جمله بسازم؟


جک سری 1

 از ترکه مي‌پرسن: شما كجاي تهران مي‌شينيد؟ مي‌گه: هرجا كه خسته شيم!...
ترکه داشته میمرده به پسرش میگه بعد از مرگ من به همه بگو بابام ایدز داشت ؛ پسرش میگه واسه چی ، میگه هم مریضیه با کلاسیه هم کسی سراغ مادرت نمیاد
به ترکه میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه
 



نظر یادتون نره
دوستتون دارم امین

 

چهارشنبه 26 مرداد 1390 - 1:14:53 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://dostan 13.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 31 مرداد 1390   12:48:04 AM

یارب بر خلق ناتوانم مکنید  دربوته ای صبر امتحانم مکنید

ازکینه دشمنان مرا باکی نیست  موستوجب رحم دوستانم مکنید

سلام امین جان کارت قشنگه برای تو

  

http://delneveshtehayeman.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 30 مرداد 1390   8:42:44 AM

kheili jaleb bood

 bishtar benevis kamtar jok bezar

booos

http://www.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 28 مرداد 1390   2:48:38 PM

salam kheili matalebeto doos daram.........mer30 bye

http://anti-girl.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 26 مرداد 1390   2:33:14 PM

خسته نباشی. خیلی عالی شده

پسری دیگه. میخوامت هوارتا داداش.

http://jezghel.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 26 مرداد 1390   1:38:22 PM

salam pesar to kheily ehsasi hasti vase man kheily ajibe omidvaram moafaqgh bashi

آمار وبلاگ

18178 بازدید

1 بازدید امروز

1 بازدید دیروز

10 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements